محل تبلیغات شما



دولت این روزها علنا داره به مردم التماس میکنه که سمت مشهد مقدس نرن. چه الان چه در روز تحویل سال و ایام نوروز، خب مسلما این سوال به ذهن آدم خطور میکند که پس چرا حرم های مقدس حداقل در بازه پیک کرونا در کشور تعطیل نمیشوند؟ در شرایطی که دولت کشور جنگ زده ای مثل عراق برای حفاظت از جان مردمش اقئام به بستن درهای حرم امام علی در نجف کرده است (لینک مرتبط)، در کشوری چون ایران همچنان فشارها اجازه این قسم تصمیم گیری ها را به دولت نمیدهد. همان دوستانی که هر روز در تریبون هایشان دولت را میکوبیدند که اهل اقدام جدی و تصمیم گیری های قاطع نیست وقتی نوبت به خودشان میرسد دست و پایشان میلرزد و جرات و جسارت گرفتن تصمیم درست در راستای سلامت کشور و حفظ جان مردم را ندارند. متاسفانه عده ای در کشور هستند که خیال میکنند کرونا هم بین حرم و سالن کنسرت تفاوت قائل میشود. ظاهرا کرونا هم قرار است خادم افتخاری این روزهای حرم باشد. واقعا به کسی مثل اقای خمینی نیاز داریم که امروز فریاد بر سر علمای اسلام بزند و آنها را وادار به اقدام کنند. کجای اسلام نوشته که وقتی یک ویروس همه گیر دارد سرتا سر دنیا را فتح میکند لازم است که مناسک حرم همچنان برقرار باشد؟ خب اگر سندی در قرآن و سنت هست که چنین تصمیمی را توجیه میکند به مردم نشان دهید تا ما هم بدانیم. آقای ای گفتند اگر کسی باعث شیوع بیماری بشود یک جور گناه است و کاملا هم حرف بچا و درستی زدند. هر جای دنیا برویم و بگوییم ما حرم ها را تعطیل نکرده ایم و به جایش به مردم التماس میکنیم که آنجا نروید احتمالا به ما و هفت و جد و آبادمان فقط بخندند. اگر نبود تصمیم گیری هایی ازین دست مطمئنا امروز یک آدم دوزاری مثل رضا پهلوی که به واقع هیچ ویژگی خاصی حتی به عنوان یک شخص عادی هم در زندگیش نداشته و ندارد، به خودش اجازه نمیداد هر روز بیانیه صادر کند و ادعای حکومت داشته باشد. وقتی برای جان مردم و سلامت جامعه ارزش قائل نمیشویم چطور انتظار داریم که صف های نماز جمعه را جوانان پر کنند؟ دینی که 1400 سال پیش گفته بعد از پیش آمد های خاصی بروید غسل کنید و برای نماز پاکیزه شوید را برخی بهانه میکنند که امروز در اوج درگیری کشور با این ویروس کشنده حرم ها تعطیل نشود و منبر و تریبون هایشان بر قرار باشد. به واقع چه میتوان گفت؟! گفت ای موسی دهانم دوختی!


فصل اول سریال Messiah رو امروز تموم کردم. اطلاعی از این سریال نداشتم و یکی از دوستان معرفیش کرد. اگر به تم ی و ایدولوژیک  یا مذهلبی علاقه مند نباشید احتمالا این سریال جذابیت خاصی برتون انداره. سریال یک جور روایت (از زاویه دید کی؟ نمیدونم) از وقاسع آخرامانه. نقش اول سریال رو یه بازیگر بلژیکی به نام "مهدی دهبی" بازی میکنه که خیلی ها گفتن دادن این نقش به شخصی به نام مهدی نمیتونه زیاد اتفاقی باشه. حتی بعضیها گفتن این بازیگر مسلمان هست که در این زمینه مطمئن نیستم ولی بعیدم نیست. هر کسی یجور تحیلی از فصل اول داشته، بعضی ها میگن این شخصیت قراره در ادامه تبدیل به دجال آخرامان شه و حتی حدس زدن که یکی از چشماش رو از دست خواهد داد. بعضی ها هم گفتن قراره این نقش رو منطبق با منجی موعود اسلام کنند و ازش یه شخصیت جنایتکار و در عین حال فراتر از یک انسان طبیعی نشون بدن. البته حدسای مختلفی میشه زد، یکی از نکات جالب فصل اول این بودش که این شخصیت لباس عربی اسلامی تنش نیست. لباسش معمولیه و توی یه قسمتهایی حتی جین پوشیده. ایدئولوژی خاصی هم به نظرم تو فصل اول دنبال نکرد این شخصیت، صرفا چندتا آیه از قران رو توی اپیزود اول نقل میکنه و در ادامه هم معجزاتی مثل راه رفتن روی آب یا زنده کردن مرده ها از خودش نشون میده که به نظرم دلیلش این بود که طراحان سریال مایل نیستن به این زودی ها مشخص بشه که قراره این شخصیت یک شخصیت الهی باشه یا شیطانی. حدس خودم اینه که احتمالا این شخصیت در ادامه منجی موعود اسلام (یا عیسی مسیح که قراره با منجی برگرده) معرفی خواهد شد. چرا این حدسو دارم؟ اول به این خاطر که شروع سریال با نقل ایاتی از قران از زبان ایشون شروع میشه، به علاوه این شخصیت اصالتا ایرانی معرفی میشه و از همه مهمتر از روز اول ظهور ایشون زیز رسد دقیق سی آی ای (cia) قرار گرفت. اون خانوم مامور سیا که مسئول اصلی این پروندست نظر خوبی روی این شخصیت نداره و فرضش بر اینه که جهان با یک تروریست عامل دست روس ها مواجهه. همه این ها رو که کنار هم بزاری ممکنه اینطور نتیجه بده که از دل این شخصیت قرانی و معجزه گر در نهایت یه تروریست شیطانی نمایش داده خواهد شد که جهان رو به لجن میکشه و در نهایت سیستم اطلاعاتی امریکا توی اپیزودهای آخر ایشون رو از بین میبره و دنیا در صلح و امنیت ادامه پیدا میکنه (تا حالا ندیدم سی آی ای توی هالیوود بازنده نهایی باشه). فقط یک چیز این پیش بینی رو کمی متزل میکنه و اونم اینه که ایشون خودش رو پسر خدا میدونه و معتقده که هر چیزی بلده پدرش (خدا) بهش یاد داده. این اعتقاد از جمله اعتقادات مسیحه که عیسی را پسر خدا یا son of god میدونند. شاید هم گاف سریال همین باشه که به این موضوع بی توجهی کرده باشند ولی احتمالش خیلی پایینه. نقد دیگه ای که  به سریال میتونه وارد باشه اینه که شخصیت المسیح ظاهرا یه شخصیت جهانیه و قرار که روی تمام مردم دنیا تاثیر گذار باشه اما کلا از دو زاویه بیشتر به این شخصیت نگاه نشده، حکومت امریکا (شامل سیا و سایر ارگانها) و پیروان المسیح. بقیه کشورها و مردم سرایسر دنیا عملا فراموش شدند. سریال های هالیوود معمولا قسمت های اول صحنه های نیمه ی زیاد دارن که یجور معتاد کردنه بیننده و ایجاد انگیزه برای موندن پای سریاله اما توی این سریال همچین اتفاقی نیفتاد که ازین بابت برام جالب بود. نکته دیگه اینکه تقریبا تمام نقش ها در حد خیلی معمولی بازی میشن و به نظر من بازی فوقالعاده ای (مثلا شبیه بازی کوین اسپیسی در هاوز آو کاردز) از هیچکدوم از بازیگرا ندیدیم. سریال نتونسته زیاد مخاطباش رو هم راضی کنه و بیشتر یک سریال حساسیت زا تلقی میشه تا یک سریال با کیفیت. در بین ادیان مختلف واکنش های متفاوتی نسبت به سریال شکل گرفته و حتی انجمن فیلم و سریال اردن از نتفلیکس خواسته که پخش این سریال رو متوقف کنه اما بعید میدونم همچین انفاقی بیفته. به نظر من اون چیزی که واضح و مشخصه اینه که در ادامه این آدم دنیا رو به گند میکشه و در نهایت cia با تلاش و زحممت و فداکاری خیلی زیاد به داد بشریت میرسه و همه رو از دست ایشون راحت میکنه ولی بقیه جنبه های داستان رو باید منتظر بمونیم و ببینیم. پیشنهادم اینه که اگر سریال رو میبینید حتما نقدهاش رو هم بخونید.


این روزها از ایغور چین زیاد میشنویم. و خوشا بحال مسلمانان ایغور. ظاهرا تنها قشر جامعه مسلمانان جهان هستند که دنیا اصرار بر شنیده شدن صدایشان دارد. مدیونید اگر فکر کنید که قضیه مربوط به جنگ ی و اقتصادی آمریکایی ها و چینی هاست. غربی ها و خبرگذاری هایشان تا بوده و نبوده حامی جامعه مسلمانان و تمام مظلومان جهان بوده و هستند. از فلسطین و لبنان و عراق و افغانستان بگیر تا هند و ونزوئلا و گوانتانامو. تاریخ نشان داده که هر جا به مسلمانی ظلم شده آمریکایی ها و رسانه هایشان هم به سرعت مردم را ار انچه روی داده مطلع کرده اند و هم سریعترین و شدیدترین اقدامات ی و نظامی را علیه ستمگران و سرکوبگران انجام داده اند. مثلا بارها و بارها علیه اسرائیل در سازمان ملل بیانیه صادر کرده اند و تا همین امروز هزاران قربانی نظامی و غیر نظامی در جنگ با اسرائیل داده اند که البته میتوانیم شهید به حسابشان بیاوریم. از حزب الله لبنان علیه اسرائیل حمایت کرده اند و حماس و جهاد اسلامی را به انواع و اقسام تجهیزات مجهز کرده اند و حتی در مجامع بین المللی محدودیت فروش سلاح به اسرائیل را پیگیری و تصویب کردند. قتل عام مسلمانان هند توسط هندوها را بارها و بارها محکوم کرده اند کما اینکه در قتل عام مسلمانان توسط صرب ها هم در کنار مسلمانان ایستاده بودند و از آزادی و ایمان دفاع میکردند. در قصه ترور قاسم سلیمانی توسط چینی های بی وجدان و مسلمان کش، غربی ها مردانه در کنار دولت و ملت ایران ایستادند و انزجار خود را از ترور یک فرمانده مسلمان و ضد اسرائیلی درمنطقه به دنیا نشان دادند. بعد از تحریم حزب الله لبنان و سپاه پاسداران و قرار گرفتن این دو نهاد در لیست گروههای تروریستی از سوی حکومت کمونیست و جنایتکر چین، دوستان و دلسوزان ما در غرب همواره علنی و غیر علنی حمایت و پشتیبانی کرده اند. در قضیه یمن و اعدام شیخ نمر و قتل خاشقچی هم شاهد بودیم که چه بلایی بر سر سعودی های متحد چین آوردند و عملا رژیم سعودی را از کره خاکی محو و نابود کردند. وقتی شایعه شده بود که سربازان بی شرف چینی در شکنجه گاه ابوغریب روی اجساد افغان ها ادرار میکنند (لینک مرتبط)، دوستان آمریکایی و متحدانشان زمین و زمان را به هم دوختند تا مبادا حقی از ملت مظلوم افغانستان توسط چینی ها ضایع شود. آن چند سرباز چینی و فرماندهانشان را مجازات کردند و با دم مسیحایی خود اجساد افغانها را مجددا حیات بخشیدند، چینی ها را از افغانستان بیرون کردند و کمر به بازسازی افغانستان بستند . ازین قسم حمایتها و مسلمان دوستی ها در تاریخ غرب بسیار است. لازم نیست به تحریم های چین علیه اقتصاد و رهبران ایران اشاره کنیم که پراید 6 ملیونی را تا مرز 70 ملیون برده ( تنها عامل نیست اما بی تاثیر هم نیست ). یا تحریم های دارویی که باعث قربانی شدن کودکان مبتلا به بیماری پروانه ای میشود. نابودی اقتصاد ونزوئلا توسط چینی ها هم از دیگر جنایات اخیرشان است. در تمام این داستانها غرب با تمام وجود حامی و پشتیبان ملت های ازاده و به خصوص مسلمانان بوده است. ج و و این روزهای پمپئو و بی بی سی و voa و یورو نیوز برای مسلمانان ایغور هم دقیقا در راستای حمایت های قبلشان است و چه خوب است که ما چنین دوستان خوب و ازادهی خواه و مسلمان پرستی داریم. در حوادث اخیر که چینی ها بعد از ترور سلیمانی تهدید به تخریب اماکن فرهنگی ایران کردند، آمریکایی ها به شدت واکنش نشان دادند و حمایت تمام قد خود از کشور مظلوم و مسلمان و مومن ایران را ابراز کردند و امروز هم اگر ادعا میکنند که چین در حال جنگ با ایمان است، میدانیم که تنها دغدغه شان ایمان و مومنین و حففظ و حراست رسالت ازلی انبیا الهی است. 

پس ما هم امروز هم صدا با آمریکاییهای آزاده و و مسلمان دوست علیه حکومت جنایتکار و سرکوبگر چین مقابله و همراهی میکنیم که همانا رستگاری ابدی در همین است و بس!


این روزها شاهد قدرت نمایی همه جانبه دولت ترکیه در مرزهای خود هستیم. ترک ها در سال 2015 و در طی بحران سوریه قراردادی را با اتحادیه اروپا امضا کردند. بر اساس این قرارداد ترکیه پذیرفته است که در قبال دریافت کمک های مالی از اتحادیه اروپا مهاجران سوری را در مرزهای خود نگه دارد. گفته میشود حدود سه تا چهار ملیون مهاجر سوری در ترکیه حضور دارند. از انجا که به نظر میرسد حکومت ترکیه از نظر نظامی و امنیتی نسبت به اکثر کشورهای اتحادیه اروپا برتری دارد و اروپایی ها نیز در اقتصاد از ترک ها پیشرو تر هستند، میتوان این توافق را یک جور توافق برد برد برای دو طرف در نظر گرفت، ترکیه حدود 82 ملیون جمعیت دارد و اگر خوب از سوی اروپا حمایت مالی شود احتمالا میتوانست جمعیت مهاجر را به خوبی مدیریت کند، اروپا نیز حاضر بود در جهت حفظ امنیت خود و جلوگیری از تکرار عملیات های تروریستی مانند انچه در فرانسه و بلژیک شاهد بودیم ترکیه را از نظر مالی ساپورت کند. و احتمالا (حدس شخصی بنده) هر دو طرف تصور میکردند که حکومت بشار در سوریه دیر یا زود تمام میشود. در این صورت ترکها مهاجران را به سوریه برمیگردانند و اروپا هم امن و امان باقی میماند. در اقتصاد ترکیه تقویت شده و اتحادیه اروپا هم به خوبی امنیت مرزهای خود تقویت کرده است. 
این روزها اما سناریو سوریه ظاهرا قرار است پایان متفاوتی داشته باشد. با حمایت های ایران و روسیه حکومت سوریه در استانه ازادسازی ادلب به عنوان اخرین پایگاه مخالفان (وطنی و غیر وطنی) است. در این شرایط ترک ها نیروهای نظامی خود را در ادلب مستقر کرده و سد راه ارتش سوریه و سایر نیروهای وابسته به آن هستند. از طرفی ترکیه سعی در فرستادن مهاجران به یونان دارد و به اتحادیه اروپا اعلام کرده است که در صورت عدم حمایت از ت های ترکیه در سوریه، مرزهایش را برای مهاجران به سمت اروپا کاملا باز خواهد گذاشت.اروپایی ها زمانی باعث فروپاشی امپراطوری بزرگ عثمانی بودند و امروز ظاهرا ماجرا کمی فرق کرده. ترکیه از برتری نظامی خود برای فشار بر اتحادیه اروپا استفاده میکند. در قضیه برجام ترامپ بدون اینکه اهمیتی برای نظر رهبران اروپا قائل شود قرار داد را پاره کرد و امروز تقریبا کار برجام تمام شده. فشار ترکیه بر اتحادیه اروپا، ناکار امدی اروپایی ها در زنده کردن مجدد برجام، خروج انگلستان از اتحادیه و صحبت های امانوئل مکرون (که به نظرم آدم باهوشی است) در جمع سفرای فرانسه را میتوان اینگونه تعبیر کرد که اروپا عملا تسلط و نفوذ خود را در جهان از دست داده است. ظاهرا خود اروپایی ها هم دوقطبی امریکا/روسیه-چین را عملا پذیرفته باشند. حتی کشوری به مانند انگلستان امروزه عملا جبهه گیری مستقلی نسبت به وقایع جهان از خود نشان نمیدهد و صرفا رفتارها و تصمیم گیری های امریکایی ها را تایید وشتیبانی میکند (این موضوع را در سبک کاری خبرگذاری بی بی سی هم میتوانید ببینید).
اینطور به نظر میرسد که اگر از فاکتور رفاه عمومی چشم پوشی کنیم دوران اروپا عملا به سر رسیده. قدرت نظامی را به آمریکا و روسیه باخته و صادرات و بازارهای جهانی را هم به چین. باید منتظر بمانیم و ببینیم راهکار اروپایی ها در ادامه چه خواهد بود. شاید در اینده یک اتحاد نظامی اروپایی بدون حضور امریکا را شاهد باشیم. و شاید هم شروع کنند به در دست گرفتن بازارهای مستعدی که هنوز در دست چشم بادومی ها نیفتاده.


ایسنا/ به گزارش مرکز رسانه قوه قضاییه، دادگاه متهمان به اخلال کلان در امر توزیع مایحتاج عمومی یه صورت فوق العاده در شعبه چهار دادگاه ویژه رسیدگی به پرونده‌ اخلالگران و مفسدان اقتصادی به ریاست قاضی صلواتی شنبه ۱۷ اسفند به صورت علنی برگزار می‌شود.

متهمان این پرونده به نام‌های "رضا ستوده"، "ابوبکر کووایوو تابعیت تاجیکستان"، "یونس احراروو تابعیت تاجیکستان"، "کریم ستوده"، "ناظم میزایف تابعیت تاجیکستان"، "سعید عباسی قلعه جوق" و "مهرداد حاذقی کلوانق" به اخلال کلان در امر توزیع مایحتاج عمومی متهم هستند.

"بهروز رسولی اصل"، "حمید غفاری" و "سهیل حاتمی پور" دیگر متهمان این پرونده هستند که محاکمه خواهند شد.

بنابراین گزارش، در شرایط نیاز مبرم به اقلام بهداشتی در کشور، متهمان این پرونده با احتکار دو میلیون و ۶۰۰ هزار ماسک قصد خروج این اقلام به کشور چین را داشتند.

 

به شخصه امیدوارم هدف از برگذاری چنین محکمه ای صرفا یک شو تبلیغاتی در رسانه ملی نبوده باشد. امیدوارم که دادگاه در جهت بررسی دقیق و احقاق حقوق عمومی و البته متهمان باشد. اگر قرار است بعد از داستان هالیوودی سلطان سکه یک شو تبلیغاتی هم با مضمون سلاطین ماسک و پد الکلی برگذار شود تا 20:30 حدود یکی دو هفته حرفی برای گفتن داشته باشد به جایی نخواهیم رسید کما اینکه تا به امروز نرسیده ایم. بی شک از این دست برخوردها استقبال میشود به شرطی که مردم باور کنند نیت، نیت خیری است. در انتخابات مجلس امسال (98) به وضوح شاهد بودیم که صرف مدیریت اذهان و با شعار و نمایش نمیتوان دلهای مردم را به دست آورد. نه فقط در ایران که در تمام دنیا به خصوص خاور میانه غرق در خون و آتش مردم مدت هاست از رسانه و خبرنگار و ی بازی های رایج خسته هستند. رسانه های جمعی مدت هاست از رسالت خود دور شده و صرفا مشغول به توجیه رفتارهای درست و نادرست بانیان مالی خود هستند (هرچند همیشه همینگونه بوده اما اخیرا شدت و حدت خاصی داشته است). واقعیت این است که اگر قرار است دادگاه های از پیش هماهنگ شده برای چند نفر خاص برگذار شود و از عیب و ایرادهای سیستمی و آقا زاده های وطنی غافل شویم (یا ترجیح دهیم که غافل باشیم) نتیجه همان است که دیده ایم، سلطان سکه از بین میرود اما تاج و تخت سکه روز به روز پر رونق تر میشود. حضور اقای رییسی عزیز در راس قوه ممکن است کمی دلگرممان می کند و فرض را بر این میگذاریم که این بار اوضاع کمی متفاوت باشد. نیاز به اقدام های جدی و به دور از جناح گیری های ی به شدت احساس میشود.
باید منتظر ماند و دید.

خبر دیگری که این روزها زیاد جلب توجه کرده است اخبار مربوط به توافق رهبران طالبان با آمریکایی هاست. البته آمریکا در این معامله به جای دولت افغانستان تعهد به ازادی زندانیان طالبان داده است که دولت رسمی افغانستان مخالفت خود را در این زمینه علنی کرده است. احتمالا طالبان قرار است در مناطق تحت تسلط خود انتخابات کاملا ازاد برگذار کند و یا اینکه موافقت کرده است که حقوق ن را به رسمیت بشناسد و حجاب و تماشای فوتبال را آزاد کنند، در این بین احتمال دیگر هم شاید این باشد که امریکایی ها هر جا سرو کارشان با اسلحه و مقاومت بوده نم نمک پلاسشان را جمع میکنند و با چند عکس دیپلوماتیک و تز نخ نمای مذاکره قضیه را خاتمه داده و فرار را بر قرار ترجیح میدهند چنان که در ویتنام و جنگ 33 روزه هم همین روند را شاهد بوده ایم (مثل الذین اتخذوا من دون الله اولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بیتـا وان اوهن البیوت لبیت العنکبوت). البته هر جا هم احساس کنند جاپایی بین خودی های یک ملت پیدا کرده اند سر سختانه رو مواضعشان خواهند ایستاد.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مدرسه زادگاه عاشقان قلمـــــــــ7ـــــــــــرو